- اسم هر جک و جونوری رو روی شما نمی گذارند، از قبیل آهو، غزال، پروانه، شاپرک و موارد دیگر که اینجا جاش نیست! 2- در عروسی می تونید لباسی رو که بارها به تن کردید رو دوباره بپوشید! 3- می تونید هر صد سال یه بار هم موهاتون رو شونه نکنید و بعد بگید مد روزه! - از ترس اینکه کسی سن شما رو بفهمه شناسنامتون رو قایم نمی کنید! 5- مطمئنا استهلاک فک شما به مراتب کمتر است! 6- مدل لباس دختر شمسی خانم چشمهاتون رو داخل دهانتون سرنگون نمی کنه! 7- در موقع استرس هیچ وقت ناخنهای خود را نمی جوید! 8- هفته ای دو بار شکست عشقی نمی خورید! 9- لازم نیست از 18 سالگی موهای سرتون رو رنگ کنید چون موهای جوگندمی خیلی هم به شما میاد! 10- فقط شما می تونید برید استادیوم. 11- خودتون پنچری ماشینتونو می گیرید! 12- لازم نیست با قرار دادن انواع جکهای هیدرولیک و غیر هیدرولیک در پاشنه کفش قدتون رو افزایش بدید! 13- می تونید تمام روز بادوستانتون برید کوه و وقتی برمی گردید خونه برای خانمتون تعریف کنید که چه روز پرکاری داشتید! 14- موقع خواستگاری به هیچ وجه نگران بر هم خوردن تعادل سینی چای نیستید! 15- از دیدن کله پاچه دچار تشنج نمی شید! 16- هیچ کس از اینکه دست پخت افتضاحی دارید به شما ایراد نمی گیره! 17- فقط شمایید که لذت تماشا کردن فوتبال یوونتوس - بارسلونا را با گزارش عادل فردوسی پور درک می کنید! 18- فقط شمایید که می تونید لذت تکچرخ زدن با cg رو تجربه کنید! 19- می تونید با خط ریشتون بیش از 12000 اثر هنری خلق کنید! 20- به طلا و جواهرات دیگران در حالی که دارید از حسادت منفجر می شید نگاه نمی کنید! 21- تو عروسی ها لازم نیست چند تن زنجیر به خودتون آویزون کنید که تازه دیگران ازتون بپرسند بدلیه ؟ 22- سر سفره عقد لازم نیست برید گل بچینید و گلاب بیارید و نون بگیرید و اینا... 23- در حالی که خواهرتون باید بمونه خونه و آشپزی یاد بگیره شما می رید بیرون و گل کوچیک بازی می کنید! 24- لازم نیست آدرس تمام مزون ها، پاساژها، بوتیک ها و مراکز لاغری شهرتون رو حفظ باشید! 25- اگه تو خیابون تویوتا کمری جلوی پاتون نگه نداشت به راحتی سوار یه پیکان می شید! 26- لازم نیست همیشه جای جورابهای همسرتون رو حفظ باشید! 27- فقط شما می تونید سه ساعت تمام برنامه نود رو با دوستاتون تفسیر کنید! 28- لازم نیست روزی چهار بار مثل آمپول ب کمپلکس سریالهای بی سر و ته رو تماشا کنید! 29- لازم نیست سالی یه بار زاویه دماغتون رو نسبت به افق تغییر بدید! 30- می تونید حتی تا محل کارتون رو هم با دوچرخه طی کنید و کسی اونجوری به شما نگاه نکنه! 31- می تونید راحت رو صندلی های جلوی اتوبوس بشینید و در عقب دود نخورید (البته این اتوبوس های brtاین قضیه رو خرابش کرد.) 32- می تونید با شلوارک و رکابی راحت تا سر کوچه برید! 33- خیالتون راحته که هرگز یک خواهر شوهر (و ایضا جاری) که مدام رو اعصابتون رزمایش برقرار کنه ندارید! 34- لباسهاتون ظرف 48 ساعت دلتون رو نمی زنه! 35- در زیر گرمای نابود کننده تابستون خیلی راحت با یه آستین کوتاه میایید بیرون! 36- نیازی ندارید هر روز که از خواب پا می شید تا ساعت 6 بعدازظهر رو جلوی آیینه با خودتون ور برید! 37- نیازی نیست سه چهارم عمرتون رو توی کلاسهای آشپزی، خیاطی، گلدوزی، آموزش فال شیرموز و تقویت اعتماد به نفس در 3/0 ثانیه بگذرانید! 38- نیازی نیست داخل کیفتون به تعداد رنگهای یک lcd لنز چشم داشته باشید (توضیح: رنگهای lcd معمولا بالای 16 میلیون می باشد.) 39- اگه به انواع فنون حرکات موزون آشنا نبودید هیچ اشکالی نداره! 40- فقط شما می فهمید که یک 206 اسپرت خفن چقدر زیباست! 41- بدون اینکه کسی بهتون چیزی بگه می تونید ساعتها پلی استیشن بازی کنید! 42- با دیدن سوسک و موش و امثالهم اجدادتون از گور در نمی آیند و جلوتون رژه نمی روند! 43- فرق cd رو با بشقاب میوه خوری متوجه می شید 44- با یک سرماخوردگی سه ماه در ccu بیمارستان بستری نخواهید شد! 45- می تونید یه جوک بامزه تعریف کنید بدون اینکه خودتون قبل از همه دو ساعت تمام بهش بخندید! 46- روی در هیچ مغازه ای ننوشته اند که از پذیرفتن آقایانی که شئونات اسلامی را رعایت نکنند معذوریم (بس که محجوب هستند آخه) 47- داشتن ریش پروفسوری از ویژگی های بسیار ممتاز است که مخصوص شما آقایان می باشد! 48- فقط شما می تونید کت و شلوار بپوشید و کروات بزنید و کلی خوشتیپ بشید! 49- بیش از 60 درصد رشته های مهندسی رو شما به خودتون اختصاص دادید (دیگه از این با کلاس تر؟) 50- و در نهایت اینکه می تونید تو خیابون از هر کس که دلتون خواست بپرسید ساعت چنده؟! (این یکی دیگه ته ویژگی بود!)
نمیدانم زندگی چیست؟؟ اگر زندگی شکستن سکوت است سالهاست که من سکوت را شکسته ام? اگر زندگی خروش جویبار است سالهاست که من در چشمه ی جوشان زندگی جوشیده ام اما این نکته را فراموش نمی کنم که زندگی بی وفاست زندگی به من آموخت که چگونه اشک بریزم اما اشکانم به من نیاموخت که چگونه زندگی کنم
همیشه به من می گفت زندگی وحشتناک است ولی یادش رفته بود که به من می گفت تو زندگی من هستی روزی از روزها از او پرسیدم به چه اندازه مرا دوست داری گفت به اندازه خورشید در اسمان نگاهی به اسمان انداختم دیدم که هوا بارانی بود و خورشیدی در اسمان معلوم نبود شبی از شبها از او پرسیدم به چه اندازه مرا دوست داری گفت به اندازه ستاره های اسمان نگاهی به اسمان انداختم دیدم که هوا ابری بود وستاره ای در اسمان نبود خواستم برای از دست دادنش قطره ای اشک بریزم ولی حیف تمام اشکهایم را برای بدست اوردنش از دست داده بودم